فلسفه سیاسی مقام معظم رهبری به‌علت تأثیرپذیریش از آموزه‌های اسلام، ماهیتاً ذیل فلسفه سیاسی اسلامی قرار می­گیردکه مبتنی بر مبانی معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، خداشناسی و انسان‌شناسی اسلامی است. شناخت‌های حسی، عقلی، شهودی و وحیانی انواع مختلف شناخت از منظر ایشان هستند که مکمل یکدیگر و فاخرترین آنها عقل منطقی، شهود عرفانی و وحی قرآنی است. از نگاه هستی‌شناسی، ایشان، ضمن اینکه، منشأ عالم خلقت را خداوند و همه هستی را عین ربط و وابستگی به او می‌داند، برای عالم هستی ابعادی همچون غیب و شهود قائل است که در بهترین صورتِ خود، شکل گرفته و نظامی احسن و محصول حکمت الهی است. ایشان از منظر خداشناسی، توحید را اساسی‌ترین مؤلفه می‌داند که خود به تنهایی یک دستورالعمل زندگی است و امتداد اجتماعی و سیاسی دارد؛ یعنی تکلیف حاکم، جامعه و حکومت را معین می‌کند. بر مبنای همین اصل است که جامعه از لحاظ هدف، جهت و روش، به صورت هماهنگ، متصل و برخوردار از وحدت می‌شود. و نهایتاً از نگاه انسان‌شناسی معتقد است انسان به لحاظ سرشتی، ضمن اینکه موجودی اجتماعی و موجودی طبیعی ـ روحانی است، دارای عناصر خیر و شرّ به صورت توأمان است. این انسان از حیث جایگاه وجودی، برترین آفریننده و جانشین خداوند است که از دو نوع کرامت؛ یعنی کرامت ذاتی و کرامت اکتسابی، برخوردار است؛ یعنی خود قادر است در جایگاهش تأثیر بگذارد و به کمال نهائیش نایل آید. نظام مطلوب عنوان فصل بعدی است که مبتنی بر مبانی فلسفه سیاسی این متفکر است و ما در ادامه بدان می­پردازیم.

پدیدآورنده: علی اکبر سیلانی